اثربخشی مداخله شناختی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر فلات‌زدگی شغلی در کارکنان شرکت-های صنعت خودروسازی

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلات شناختی مبتنی بر ذهن­آگاهی (MBCT) بر فلات­زدگی شغلی در شرکت­های صنعت خودروسازی اجرا شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه هدف کارکنان شرکت­های صنعت خودروسازی بودند که با استفاده از پرسشنامه فلات­زدگی میلیمن (1992)، 30 نفر از آنها که از فلات­زدگی بالاتر از 24 برخوردار بودند بطور هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه MBCT را بطور گروهی دریافت نمود و گروه کنترل مداخله­ای دریافت نکرد. پس از اجرای MBCT و یک ماه بعد مجددا پرسشنامه فلات­زدگی شغلی در هر دو گروه مورد اندازه­گیری قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تک­متغیری و نرم­افزار SPSS انجام  شد. یافته ­ها: نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر ذهن­آگاهی بطور معناداری منجر به کاهش نمره فلات­زدگی شغلی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بلافاصله بعد از اجرا (01/0>P ، 072/166=F) و یک ماه بعد (01/0>P ، 236/60=F) شد. نتیجه­ گیری: مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن­آگاهی را می­توان به عنوان مداخله اثربخش برای کاهش فلات­زدگی شغلی معرفی کرد؛ استفاده از این مداخله به عنوان بسته­ای آموزشی- درمانی به روانشناسان صنعتی سازمانی توصیه می­شود.